ناخنک به وعدههای انتخاباتی

پس از صدور فرمان اجرایی دونالد ترامپ رییس جمهور جدید آمریکا مبنی بر ممنوعیت 3 ماهه ورود ایرانی تباران و شهروندان 6 کشور دیگر به خاک آمریکا، در 2 روز گذشته موضوع این فرمان جنجالی و مخالفت ها و اعتراض ها به آن، در صدر اخبار قرار گرفته است.
این در حالی است که در فهرست ممنوعه های ترامپ نامی از کشورهایی که شهروندان شان برج های دوقلو را فرو ریختند نیست زیرا که در ترکیب 19 نفرهای که 11 سپتامبر را رقم زدند 15 شهروند عربستان سعودی، دو نفر اماراتی، یک لبنانی و یک مصری قرار داشتند.
صدور چندین فرمان اجرایی پشت سرهم در روزهای اول ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا امری عادی است اما آنچه که این روزها باعث جنجال شده نوع تصمیمات اجرایی است.
به لحاظ روان شناختی احساس می شود ترامپ هنوز در قالب ریاست جمهوری آمریکا جا نیفتاده و هنوز قوه احساسش بر قوه عقلانی وی می چربد از این رو است که در این چند روز اقداماتش همه را انگشت به دهان گذاشته است از دستور برای ساخت دیوار مکزیک گرفته تا منع ورود ایرانیان، همان اقداماتی که یادآور سالهای تاریک چند دهه پیش است همان دوره ای که دیوار برلین را ساختند.
اقدامی که بیشتر سیاسی جلوه می کند تا به تعبیر وی مهار تروریسم.
نمونهای از این چربش را میتوان در واکنشهای هیستریک ترامپ به اندازه جمعیت شرکتکننده در مراسم تحلیف او دید.
او میگوید مراسم تحلیف هیچ رئیسجمهوری در آمریکا تا این اندازه با استقبال عمومی روبرو نشده بود، در حالی که شواهد خلاف آن را
نشان میدهند.
اینکه دونالد ترامپ تا این اندازه به میزان و اندازه هرچیزی اهمیت میدهد و به چیزی جز "برتری مطلق" راضی نیست، خبر از درگیریهای جدی ذهن او میدهد.
مایکروسافت بیش از 100 کارمند ایرانی دارد و ناسا بیش از 30 متخصص ایرانی، 12هزار دانشجوی ایرانی در آنجا زندگی می کنند و قطعا ترامپ همه این مسائل را میداند و خود واقف است چنین دستوراتی در دراز مدت قابلیت اجرا شدن نخواهد داشت.
دستورات چند روزه اخیر نشان می دهد هدف وی از این حرکات در واقع نوعی ناخنک زدن به وعده های انتخاباتی است وگرنه این مدل ریاست یک دهه قبل در ایران با حضور مردی که ادعای مدیریت جهان را داشت آزمایش شد و جواب نداد.
ضمنا این روزها از سوی برخی دلواپسان وطنی مطالبی در مورد واکنش های دیپلماتیک به چشم می خورد، "مقابله به مثل" یک واکنش عرفی و پذیرفته دیپلماتیک در موارد مشابه است اما به دلایلی چند واکنش در این مقطع زمانی چندان عقلانی به نظر نمی رسد.
ترامپ به اعتراف بسیاری از اساتید روان شناسی در آمریکا و خارج از این کشور شخصیت متعادلی ندارد و برخی اساتید روان شناسی حتی نسبت به عواقب ریاست چنین شخصی بر آمریکا هشدار دادهاند.
پیرو همین ادعا دکتر جان گارتنر، رواندرمانگر آمریکایی هشدار داده که رئیسجمهور آمریکا از اختلال روانی "خودشیفتگی بدخیم" رنج میبرد؛ اختلالی درمانناپذیر که با توجه به قدرت جایگاه او میتواند منشا تهدیدهای جدی برای آمریکا و جهان باشد.
پس نبایستی در تقابل با مردی که در هفتاد سالگی هنوز احساسش بر منطش سوار است عجله کرد.
هر چند این روزها نگرانی از بابت اقدامات غیر عقلانی وی زیاد شده و امثال دکترگارتنر معتقدند مَثل ترامپ «مثل این است که کسی را که با اعتیاد به الکل دست به گریبان است، در حلقه کسانی قرار دهی که دم به دم برایش بطریهای ویسکی باز میکنند.»